محمّد محسن طهرانی در جلسه چهاردهم از سلسله جلسات مبانی سیر و سلوک برای بانوان در قم می‌گوید:

. کار کار نفس است. بارها عرض کردم این نفس در هر زمینه‌ای که پا بگذارد غیر از تخریب و غیر از فساد و غیر از از بین بردن استعدادات هیچ نتیجه‌ای بار نخواهد آورد. یکی از رفقا نقل می‌کرد؛ همین جناب آقای -خدا حفظشان کند ان شاء الله- آقای آشیخ صدرالدین آقای آشیخ صدرالدین حائری -که الآن هم بحمدالله از فیوضات حیات ایشان ما بهره مند هستیم و خداوند ایشان را حفظ کند؛ بسیار مرد منظم منزّه و اهل خیر و با نیّت پاک و بسیار شجاع در مسائل و مطالبی که خب تا به حال بوده و فردی که امتحانشان را در این قضایا امتحانشان را دادند و خیلی هم مرحوم آقا [یعنی علّامه طهرانی] به ایشان علاقه‌مند بودند- ایشان رفته بودند، در پیش مرحوم آقای خمینی گفته بودند که: «آقا اگر می‌خواهید این کار به سامان برسد باید این پرچم را بدهید به دست آقای آسید محمد حسین.» دقت میکنید؟ این حرف حرف کیست؟ این حرف یک نفر عادی که نیست. اولاً یک فرد عالم است. بعد هم یک فردی است که دستش تو کار است. به همه‌ی مسائل هم اشراف دارد. به قضایای مملکت هم اشراف دارد. یعنی چی؟ یعنی آقا با این که پرچم تو دستش شما باشد کار به سامان نمی‌رسد. این را همه می‌دانند. کسی نمیتواند از آن چه که بر نفسش می‌گذرد بی‌خبر باشد. هم من می دانم؛ هم شما می دانید. هر کسی؛ بل الانسان علی نفسه بصیرة و لو القی معاذیره؛ هر کسی به نفس خودش بصیرت دارد.

صوت سخنرانی محمد محسن طهرانی در جلسه 14 مبانی سیر و سلوک برای بانوان در قم

حجم: 4.77 مگابایت

معنای این سخنان کاملاً واضح است. او پدرش را شایسته رهبری انقلاب می‌داند نه امام خمینی را و معتقد است که امام خمینی شایستگی رهبری نداشت و می‌بایست پرچم انقلاب را به پدرش تحویل بدهد؛ امّا به علّت هوای نفس چنین نکرد.

همین محمّد محسن طهرانی در جای دیگر پدر خود را نقش دوم بلکه نقشِ اوّلِ انقلاب دانسته است:

. الآن راجع به تاریخ انقلاب دارند کتاب مى‌‏نویسند، اسمى از پدر ما در این کتاب‌ها نیست در حالى که همه مى‏‌دانند، اگر نگوییم که نقش اوّل، نقش دوّم را پدر ما در این انقلاب ایفاء کرده؛ یک اسم نیست. (متن سخنرانی‌هاى شرح حدیث عنوان بصرى، ص842، مجلس سى و چهارم، برنامه کیمیای سعادت، مؤسسه نور)‏

آیا معقول است که ایشان نقش دوم بلکه نقش اوّل انقلاب را داشته و هیچ اسم و نشانی از او در تواریخ انقلاب نبوده باشد؟! درباره این گونه ادّعاهای خاندان طهرانی پیش‌تر توضیحاتی داده شد:

کارگاه تاریخ‌سازی علامه طهرانی و پسران (لینک)

مالیخولیای برتری و سودای ریاست در سر این خاندان بسیار سخت‌تر و عمیق‌تر از آن است که در این سطور به بیان آید. البتّه ادّعای رهبری هر چند گزاف باشد، از کسی که در سرش هوای «خدایی» می‌پرورد، غریب نیست!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترین ها بهینه سازی سایت در شیراز تدریس تضمینی زبان انگلیسی در یزد یادداشت‌های یک زندگی Angel ترک فیلم فروش تولید قیمت کیف کفش در کرج Danielle توابــــــⓉⒶⓋⒶⒷⒾⓃ80ــــــین ۸۰